جدول جو
جدول جو

معنی خاک پرویز - جستجوی لغت در جدول جو

خاک پرویز(تَ / تِ)
خاکبیز. خاک الک کننده:
تو خسروی و من از صدق دل نه از پی زر
بر آستانۀ قصر تو خاک پرویزم.
نزاری قهستانی.
رجوع به پرویختن شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از خاک ریز
تصویر خاک ریز
جایی که در آن خاک ریخته باشند، محلی در کنار خندق که خاک های کنده شده را برای جلوگیری از عبور و مرور در آنجا می ریزند
فرهنگ فارسی عمید
(تَ / تِ شُ دَ / دِ)
که خاک را پریشد:
باد بر سدۀ تو هم نرسد
باد فکرت نه باد خاک پریش.
انوری
لغت نامه دهخدا
کم روزی، گنجشک روزی:
خاک روزی است دلم گر چه هنرریزه بسی است
ریزه بگذار که روزی به هنر می نرسد،
خاقانی
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان حسین آباد بخش حومه شهرستان سنندج، واقع در 32 هزارگزی شمال باختری سنندج و 12 هزارگزی دوویسه، ناحیه ای است کوهستانی با آب و هوای سردسیر دارای 40 تن سکنه که مذهبشان سنی و زبانشان کردی است، آب آنجا از رودخانه و چشمه سار و محصولش غلات و حبوبات و لبنیات است، شغل اهالی زراعت و راه مالرو میباشد، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(پَ)
دهی از دهستان موکوئی بخش آخوره شهرستان فریدن واقع در 45 هزارگزی باختر آخوره. ناحیه ای است جلگه ای و سردسیر دارای 167 تن سکنه که مذهبشان شیعه و زبانشان لری است. آب آنجا از چشمه ومحصولات غلات و حبوبات است. شغل اهالی زراعت و راه آنجا مالرو میباشد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 10)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان افشار بخش اسدآباد شهرستان همدان، واقع در 3 هزارگزی باختر قصبۀ اسدآباد و کنار راه فرعی اسدآباد به آجین، ناحیه ای است جلگه ای و سردسیر و مالاریائی دارای 2246 تن سکنه که مذهبشان شیعه و زبانشان ترکی و فارسی است آب آنجا از سه رشته قنات و رودخانه شهاب لوجین میباشد، محصولاتش غلات و انگور و لبنیات و صیفی و شغل اهالی زراعت و گله داری میباشد، صنایع دستی زنان قالی بافی و راه اتومبیل رو است این ناحیه یک دبستان و 12 باب دکان دارد، قالیچه های بافت این ده در بخش اسدآباد بخوبی مشهور است و تپه مصنوعی از آثار ابنیۀ قدیمیه نیز در آنجا وجود دارد، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا